رئیس اتحادیه صنعت چاپ خراسان رضوی از ضرورتهای لازم برای تحول این صنعت میگوید: تعامل، مقدمه تحول است.
20اسفند ،1402 روزی مهم در تاریخ پر افتخار صنعت چاپ خراسان رضوی بود زیرا پس از چهار سال، چاپخانهداران، نخبگان و فعالان فرهیخته صنعت چاپ و نشر، مدیران جدید اتحادیه خود را شناختند. اکنون پس از حدود سه ماه از برگزاری انتخابات اتحادیه، فراچاپ پای صحبت محمودرضا برازش رئیس جدید اتحادیه صنعت چاپ خراسان رضوی نشسته است تا مواضع، اهداف و راهبردهای او در چشمانداز پیشرو را از نزدیک بررسی کند.
شاید کلیشه باشد اما همیشه مهم است تا جایگاه خراسان رضوی در صنعت چاپ کشور مورد بررسی قرار بگیرد. شما به ما بگویید که چاپخانهداران استان ما چه جایگاهی در صنعت رو به رشد و آینده چاپ کشور دارند؟
در یک جمله اگر بخواهم بگویم، واقعیت این است که خراسان رضوی از جمله کانونهای کلیدی صنعت در کشور محسوب میشود. البته این جایگاه منحصر در چاپ هم نیست؛ همانطور که شما میبینید در عرصه فرهنگ و ادب، ورزش، مراکز علمی و حوزههای اقتصادی، نام خراسان رضوی همواره در رده سرآمدان کشور بوده است. این وضعیت سابقه دیرینهای هم دارد و از گذشته وضع به همین ترتیب بوده است که از حکیم ابوالقاسم فردوسی، خیام و عطار گرفته تا شهید مطهری و دکتر علی شریعتی، اینها همگی بهعنوان مظاهر رشد ادبیات ایران، اصالت خراسانی داشتهاند.
نمیخواهم درباره خراسان کهن سخن بگویم چون در این صورت، عظمت کلام از این هم گستردهتر خواهد شد اما به طور مثال، حتی اگر همین امروز هم شما مسؤولان عالی مملکت را ببینید، اکثرا ً مشهدی و خراسانی هستند. اساسا این به برکت وجود علیابن موسیالرضا علیهالسلام است که این خطه قطب علم و ادب، سیاست، اقتصاد و فرهنگ است.
مثلًا همین را ببینید که ما در مشهد، ظرفیتی به نام زائر داریم که نمونه آن در کل ایران وجود ندارد. اینها همگی در این شهر خرید میکنند و در هر خرید، مسئله بستهبندی برایشان ایجاد میشود که به صورت مستقیم مرتبط به حوزه چاپ و نشر است. اینها همه از فرصتهای ماست که به برکت وجود امام هشتم علیهالسلام شکل گرفته است. به طور خاص در عرصه صنعت چاپ، به نظر من میتوانیم دو ساحت خاص برای فعالیت صنف قائل شویم؛ یک جنبه که زیربنای فرهنگی دارد و دیگری به بُعد صنعتی آن مربوط میشود. در عرصه فرهنگی، واقعیت این است که خراسان رضوی و به خصوص شهر مقدس مشهد، از دیر باز به عنوان قطب مهمی در حوزه چاپ مطر ح بوده است زیرا اینجا یکی از کانونهای مهم علمی، فرهنگی و دینی در جهان اسلام محسوب میشود. چاپخانههای رول روزنامهای که امروزه در مشهد وجود دارد، به جز تهران در هیچ جای کشور یافت نمیشود و علاوه بر این، در حوزه کتاب هم وضع به همین ترتیب است که خراسان رضوی در زمره سه قطب برتر کشور قرار میدهد. به موازات این، در ساحت صنعتی نیز وضع به همین ترتیب است و در خراسان رضوی، ظرفیتها و امکانات کم نظیری وجود دارد. البته در این عرصه به دلیل اینکه صنایع تبریز و اصفهان هم حرف زیادی برای گفتن دارند، میتوان گفت که خراسان رضوی در ردیف پنج قدرت اول چاپ کشور قرار میگیرد.
مهم است که بدانیم از نظر رئیس اتحادیه صنعت چاپ استان، چالشهای اصلی موجود در این عرصه چه مواردی است. به نظر شما، مشکلات اساسی چاپخانهداران کشور و استان چیست؟
امروزه ما و همکارانمان با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم میکنیم. برخی از اینها ماهیت تخصصی دارند و منحصر در چالشهای این صنعت هستند و برخی هم به دلیل شرایط عمومی حاکم بر اقتصاد و صنعت کشور است. در حالت عام میتوان گفت که بزرگترین چالش ما در عرصه صنعت و اقتصاد این است که تعادل ارزی نداریم. موضوع تحریمها در تعامل ما با کشورهای مختلف دنیا اثرگذار شده است و چالشهای اجتماعی هم بر ابعاد و پیامدهای مخرب اقتصاد افزوده است. در این شرایط، کار اقتصادی خیلی سخت میشود زیرا نه فقط این عوامل بلکه خود قوانین هم در عرصههای مختلف دست و پا گیر میشوند. این چالشی مهم است که قوانین، مقررات و دیدگاههای اقتصادی حاکم بر جامعه ما براساس پیشرفتها و تحولات مجامع جهانی تغییر نکرده است و دچار عقبماندگی در این حوزه هستیم. در یک نمونه، مثلًا زمانی چاپ افست در اوج بود و همه گردش مالی چاپخانهها بر این نوع چاپ تمرکز داشت اما اکنون شاید کمتر از 10 درصد از صنعت چاپ جهان در این عرصه متمرکز است. به موازات این، چاپ دیجیتال در دهه گذشته رشد بسیار چشمگیری داشته است. اینکه چاپ رولهای روزنامه بهتدریج کم و کمتر میشود و از رادیو و تلویزیون گرفته تا امروزه، شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، رسانه بر این امر اقبال نظر بیشتری دارد، اینها همه ثابت میکند که باید و تعاونیهایی شکل گرفته است که در عرصه صنعت فعالیت دارند و عمدتاً ساختاری کاملاً غیرکاربردی دارند. به یاد دارم زمانی میخواستیم کاری انجام بدهیم، شمردیم و دیدیم باید 46 امضا جمعآوری کنیم یا مثلًا هشت ماه زمان لازم بود تا آن کار به سرانجام برسد. این تشکیلات اداری خیلی آفت است. مثلًا در یک مورد خاص، چند سال است که ساختاری همچون دفاتر پیشخوان شکل گرفته است تا تسهیلگر امور مردم باشد. هدف از شکلگیری اینها تسهیل بروکراسی اداری بوده است اما اکنون شاهد هستیم که خیلی از اینها به عنوان ساختاری اضافی در کنار ادارات دولتی و سازمانها قرار گرفتهاند. شما میبینید در سالهای اخیر، رهبر معظم انقلاب به هر نکتهای که اشاره داشتهاند، ناظر بر اقتصاد بوده است. بالاخره هرچه باشد، کشور باید تولید کند. حقیقت بینالمللی هم این است که ایران عزیز ما در رقابت است؛ از برخی جهات در کل عالم، از برخی جهات در منطقه و حتی در داخل، اما ا گر صنعت حمایت نشود از نظر بینالمللی، ایران حذف میشود و از نظر داخلی، محصول یا تولید نمیشود و یا در سطح دیدگاههای اقتصادی ما به روز شود. یکی دیگر از چالشهای ما که براساس عقبماندگی عام دیدگاههای اقتصادی، جنبه مخرب خاص در صنعت چاپ پیدا میکند، مسئله نیاز به آموزش است. زیرا اساسا ً تحولات در حوزه تکنولوژی صورت گرفته و در این موقعیت، ما به آموزش نیاز پیدا میکنیم. مثلًا همین که در سه دهه گذشته اصلًا چیزی به نام تلفن همراه وجود نداشت اما اکنون صنف موبایلفروشان یکی از گستردهترین اصناف ایران است، چاپ نیز همینطور است. اینجا هم تغییرات صورت گرفته است و حقیقت این است که ما با این تغییرات همسو نیستیم. البته بخش مهمی از ایرادات موجود به اتحادیهها، شرکتهای تعاونی و ساختارهای دولتی و حاکمیتی برمیگردد. امروزه اتحادیه پراید در صنعت خودروسازی خواهد بود.
البته بسیاری از چاپخانهداران استان، امروزه حرفهای زیادی برای گفتن در حوزه چاپهای جدید دارند. شما هم این را تأیید میکنید؟
بله درست است اما باز هم نیاز به پیشرفت داریم. یکی از چالشهای بزرگی که وجود دارد، همین ضرورت تطابق ما با دانش جدید و فناوریهای نوین است. صنعت چاپ باید بتواند خود را برای آینده تجهیز کند، مثلًا اگر زمانی، تکنولوژیای بیاید که تحولی در زمینه لفافها و بستهبندی باشد، در آن شرایط بدون شک صنایع غذایی ما خواهان مستقیم این دانش تحولی خواهند بود و از این سو، صنعت چاپ باید بتواند خود را در سریعترین زمان ممکن با شرایط وفق دهد. البته این به صنعت چاپ هم محدود نیست و همه در تلاش هستند تا نه تنها خود را با تحولات هماهنگ کنند بلکه در مقام پیشبینی، مسیر تحول خود را همسو با رشد دانشها قرار دهند.
اگر بخواهید فعالان صنعت چاپ را دعوت به اتخاذ راهبرد یا تجدید نظر در سیاست کاری کنید، به چه موضوعی اشاره میکنید؟
در صنعت چاپ باید براساس علم و با چراغ روشن حرکت کرد. مثلًا چند سال قبل به یاد دارم که به صورت همزمان، چندین فقره درخواست رسمی مبنی بر تقاضای واردات دستگاه رول روزنامه از طرف چاپخانهداران استان لرستان به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رسیده بود. آن زمان وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی (علی جنتی) مرا به لرستان اعزام کرد تا به عنوان نماینده وزیر، همکاران لرستانی را توجیه کنم که این تعداد دستگاه رول روزنامه برای استانی که هیچ روزنامه معتبر و پرتیراژی ندارد، از اساس صرفه اقتصادی نخواهد داشت. اینها مصداق است اما حکایت از موضوعی فرا گیر دارد. امروزه باید علم داشته باشید تا سرمایهگذاریهای منطقی انجام دهید. توصیه و پیشنهاد من به همکاران نیز همین است؛ اینکه جایگاه اقتصادی خود را به صورت پیوسته قوی کنند زیرا اگر اینطور نباشد، امکان خریداری یا حتی تولید دستگاه با کیفیت وجود ندارد. در حال حاضر، یک دستگاه کاملًا نو از برند هایدلبرگ با شش رنگ اگر بخواهد در مشهد بنشیند، سه میلیون یورو معادل با 200 میلیارد تومان هزینه برمیدارد. در این شرایط، کدام چاپخانه مشهدی میتواند این هزینه را با چاپ جبران کند؟ نمیشود جایگاه اقتصادی ما قوی نباشد، بعد بخواهیم با درآمدزایی ریالی از پس مخار ج دلاری بربیاییم. این موضوع محدود به صنعت چاپ هم نیست. مثلاً شما ببینید امروزه در حوزه خودرو، قیمت خودروی داخلی نسبت به بازار جهانی حدود 3 تا 6 برابر بیشتر است. از آن طرف، قیمت بنزین و سایر اقلام سوختی، یک سوم تا یک ششم قیمت بازار جهانی است. همین است که بازار به سمت سوءاستفاده و هرج و مرج حرکت میکند و اختلاسها یا از آن سمت اتفاق میافتد و یا این سمت.
برنامههای شما برای رفع چالشها و پیشرفت و توسعه صنعت چاپ خراسان رضوی چیست؟ چه فرصتهایی در این حوزه وجود دارد؟
وقتی قرار است از برنامههای پیشرفت صحبت کنیم و از چالشها بگوییم، عمدتا ً خدمات صادقانه و اتفاقات بزرگی که قبلًا پیشآمده است، نادیده گرفته میشود. بنابراین لازم میدانم تأکید و تصریح کنم که اگر امروزه، بسیاری از چالشهای موجود در استانهای دیگر و بهطور کلی در خراسان رضوی برطرف شده است، به خاطر عملکرد خوب اتحادیه در دوره گذشته بوده است. اصل حرف، همین جمله است که اتحادیه کار کرده که وضع خوب شده است. مثل این است که شما کودکی با سطح تربیتی خوب را ببینید و بگویید پس دیگر تربیت والدین برایش لازم نیست. نخیر، اینطور نیست! پدر و مادر باید باشند تا فرزندشان بتواند به درستی تربیت شود و اگر فرزند با ادب است، به خاطر همین تلاشها بوده است. به همین ترتیب، اگر هم صنعت چاپ استان هم اکنون در رتبه قابل توجهی قرار دارد، به دلیل دغدغهمندی فعالان این حوزه و تلاش خستگیناپذیر همین اتحادیهها، شرکت تعاونیها و تشکلهای صنفی بوده است. به طور کلی، اتحادیه خوب به صنف قدرت میدهد و صنف خوب، اتحادیه توانمند میسازد. این دو لازم و ملزوم یکدیگر هستند و اگر اتحادیه در جایی خوب کار کرد، باید اینطور برداشت شود که صنف با ارادهای پشتوانه آن بوده است و در مقابل، صنف نمیتواند مؤثر و موفق عمل کند مگر اینکه اجتماع و تشکلی همچون اتحادیه تشکیل بدهد.
حالا برویم سراغ برنامهها؛ حقیقت این است که در سالهای اخیر، اتفاقات مهم و دستآوردهای بزرگی در اتحادیه صنعت چاپ استان رقم خورده است اما با این حال، هیچکس انکار نمیکند که آسیبهایی هم متوجه صنف ما بوده است که باید به آنها رسیدگی کرد. از جمله این آسیبها، گستردگی بیش از اندازه صنف چاپ است. عمده دوستان و عزیزانی که از گذشته در این عرصه فعالیت داشتهاند، متمرکز بر چاپ افست هستند و دو ورقی دو رنگ هایدلبرگ یا عمدتا رولند کار میکنند و تمام تصورشان این است که چاپ یعنی افست، در حالی که اخیرا ً در یکی از مقالات معتبر حوزه چاپ و نشر، بهطور متمرکز به 12 رسته مختلف صنعت چاپ اشاره شده بود. حقیقت همین است. امروزه از کارتهای هویتی همچون گواهینامه و کارتهای بانکی گرفته تا لفافهای شفاف، چاپ روی فلز و عرصههای دیگر، هرکدام شاخه مستقل و منحصر به فردی از صنعت چاپ محسوب میشود و ضایعات کاغذ و مقوا به همراه چاپهای دیجیتال را نیز به این گستره افزودهاند تا نیازهای متفاوت آنان، اتحادیه را با طیف وسیعی از دغدغههای کاملًا متفاوت مواجه کند. به نظر من، اتحادیه باید بتواند به تعاملات سازمانی و قوانین حقوقی پایبند بماند. اتحادیه به عنوان نماینده صنف، باید با مسؤولان در ادارات و نهادهای مختلف روبهرو شود و این کارها فراتر از یک صنف، نیازمند تفکر جمعی است. باید کسانی در اتحادیهها مأمور شوند تا هم صنف را همگام با پیشرفت روز حرکت دهند و هم توانایی رایزنی و تعامل با سازمانهای متولی را داشته باشند. ما هم از اولین روز کاری در اتحادیه تلاش کردیم در گام اول شخصیت و هویت فیزیکی اتحادیه را از شرکت تعاونی جدا کنیم و به همین دلیل، فضای کاری اتحادیه را به طبقه سوم ساختمان آوردیم. گام دوم ما، شفافسازی مأموریتها و وظایف اتحادیه بود زیرا در علم مدیریت گفته میشود که ساختار و شر ح وظایف دارای ارتباط متقابل هستند؛ به این معنا که اگر مثلًا در وزارت ارشاد گفته میشود شرح وظایف این دستگاه، رسیدگی به عرصه فرهنگ و هنر است، به همین دلیل هم ساختارهایی همچون معاونت سینما، معاونت هنر، معاونت مطبوعات و سایر نهادهایی از این قبیل در آن شکل میگیرد. ما هم در گام دوم تلاش کردیم ساختار ایجاد شود و وظایفمان را براساس منطق تعیین کنیم. برایمان فقط مهم این بود که وظایفی که به گردن داشتیم، عمل کنیم. نکتهای که برای ما وجود دارد، این است که نهادی درآمدزا نیستیم و ماهیت صنفی داریم، بنابراین باید در تعامل مطلق و مستقیم با واحدهای تولیدی باشیم تا همکاران ما برای سازماندهی آموزش و رسیدگی به کارهایشان، خودشان میدانداری کنند. این الگوی مشابه در چاپ دیجیتال، چاپ افست، چاپ فلکس و همه ساحتهای تخصصی صنعت چاپ است. امروزه دنیا در گذر هویتی از ماهیت علمی به ماهیت تخصصی است و همانطور که امروزه دیگر نمیتوانید کسی را پیدا کنید که عالم به همه علوم دهر باشد، به همین ترتیب اگر قرار باشد ساختاری ایجاد شود که کار انجام دهد باید با تخصصهای مختلف یک عرصه، صنف یا اتحادیه تعامل داشته باشد. اتحادیه در سه ماه اخیر تلاش کرده است تا جایگاه خود را بشناسد، وظایف خود را بداند و آگاه باشد براساس تواناییهای سازمانی و امکانات موجود، قادر به طراحی چه ساختارهایی است. مثلاً ا گر توسعه زیرساختهای آموزشی به عنوان انتظار اعضا از اتحادیه مطرح است، اول باید بررسی شود که منبع تأمین هزینه آموزش کجاست. خود اتحادیه، کمک از نهادهای عمومی همچون وزارتخانهها یا اعضا؟ به هر حال، چون اتحادیه جایگاه اقتصادی ندارد، باید بتواند ظرفیتهای موجود را همافزا کند.
پرسشی مهم و چالشی در حوزه چاپ وجود دارد که همیشه از فعالان این حوزه سؤال میکنم و دوست دارم از شما هم آن را بپرسم. از نظر شما متولی صنعت چاپ چه وزارتخانهای باید باشد؟ صمت یا ارشاد؟
ببینید در این ماجرا، هر کس از زاویه خودش نگاه میکند. وقتی بخواهیم به محتوای صنعت چاپ بپردازیم، حقیقت این است که مسؤولیت مستقیم متوجه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است چون صنعت، معدن و تجارت از اساس قرابتی با محتوای کتاب، روزنامه یا حتی اطلاعات تبلیغاتی مندرج روی بستهبندیها ندارد اما از سوی دیگر، وقتی مسئله ماشینآلات، نیروی انسانی و مسائل صنعتی پیش میآید، صمت متولی اصلی خواهد بود و وزارت ارشاد در مقام رسیدگی نیست. به نظر من، باید تفکیک مشخصی به وجود بیاید و به صورت میانوزارتخانهای، هر دو دستگاه بر بخش تخصصی خودشان نظارت کنند.
به عنوان سؤال آخر، لطفا ً تشریح کنید که برای نوسازی و بازسازی صنعت چاپ استان چه برنامهای دارید؟
این موضوع بسیار مهمی است. حرف آخر را اول میزنم. به نظر من، برای نوسازی ماشینآلات صنعت چاپ اوًلا باید نیازهای بازار و اقتضائات فنی در نظر گرفته شود و در گام بعد، با در نظر گرفتن این مسئله، همکاری اعضا، اتحادیه و نهادهای حاکمیتی همچون وزارت صمت، گمرک و سایر نهادهای مسؤول پای کار بیاید. مثلًا امروزه گفته میشود در کل کشور، دستگاه چاپ افست جدیدتر از 2014 وجود ندارد.
حالا شما بیایید با هزار ترفند، یک دستگاه جدید 2024 وارد کنید. سؤال بیپاسخی که اینجا مطرح میشود آن است که آیا اساساً کار گرفتن از یک دستگاه 2024 صرفه اقتصادی دارد؟ یعنی در بازاری که اجرتها به ریال است، آیا مشتری این کشش را دارد که محصول گرانقیمت یک دستگاه چند میلیون دلاری مدل 2024 را تهیه کند؟ این یک سردرد نیست که یک آسپرین بخورید و درد برطرف شود. این یک چالش همهجانبه است. وقتی امکان صادرات وجود ندارد و تولیدکننده هم نمیتواند به قدر جبران سرمایه چند میلیون دلاری خود اجرت دست بگیرد، دیگر صرفه معقول وجود ندارد چنین دستگاهی وارد شود. البته اینجا یکبار دیگر تحریم، ساختار اداری پیچیده و ناترازی مسائل ارزی هم به چشم میآید که اگر برطرف شود، شرایط تا قدر زیادی تسهیل خواهد شد.