صادرات را شاید بتوان ویترین توانمندیهای علمی و صنعتی هر کشور دانست؛ جایی که تولیدکنندگان پا را به فراتر از مرزها میگذارند و کیفیت باعث میشود تا حتی مشتریانی از اقصینقاط جهان بهسوی توان تولیدی یک کشور گرایش و اقبال پیدا کنند. فارغ از اینکه صنعت چاپ چه جایگاهی در این صادرات دارد و بنا بر اذعان بسیاری از کارشناسان، «صادرات بدون بستهبندی از اساس غیرممکن میشود»، متمرکز بر مرور وضعیت صادرات تخصصی محصولات چاپی و خدمات فنی مهندسی مرتبط با آن هستیم و برای واکاوی آنچه در تبادلات تجاری میان چاپخانهداران خراسانرضوی با طرفهای غیرایرانی در جریان است، فراچاپ بهسراغ جواد مخملباف، مسئول کمیته فنی اتحادیه صنعت چاپ استان رفته است تا در این باره با او گفتوگو کند.
بهعنوان سؤال اول میخواهم از وضعیت و جایگاه صنعت چاپ در صادرات استان بپرسم. از یکسو شاهد رشد مستمر آمارها هستیم و از سوی دیگر چاپخانهداران انتقادهای بسیاری درباره چالشهای صادرات دارند. بالاخره کدام درست است؟
باید بگویم هر دو. اگر میبینید آمارها روبهرشد است، این پیشرفتها به غیرت چاپخانهداران استان بازمیگردد که در این شرایط سخت اقتصادی پایکار تولید ایستادهاند، اما بهطور کلی، این را به شما بگویم که وضعیت صادرات در کشور ما مطلوب نیست. دلیل مهم آن نیز این است که تحتتأثیر مسائلی مانند نوسان ارز و نابهسامانیهای گمرک قرار دارد و بههمین دلیل، طبق چشمانداز توسعه اقتصادی کشور حرکت نمیکند. مسائل ارزی، تعهدات صادراتی را تحتتأثیر قرار میدهد و این موضوعی است که در بازار داخل نیز وجود دارد، اما آنجا چون خریدار و فروشنده هر دو در یک فضا حضور دارند، راحتتر میتوانند به درک متقابل برسند، اما در قراردادهای خارجی، طرفهای غیرایرانی نمیتوانند بپذیرند که اینجا ارز نوسان داشته یا تولیدکننده بهدلایل مختلف دیگر متضرر شده است. در این شرایط، آنهایی که بهسراغ صادرات میروند، فقط در حوزههایی ورود میکنند که حاشیه سود آن تقریباً تضمین شده است.
فرایند صادرات محصولات چاپی از اساس چگونه است؟ خارجیها پیشنهاد میدهند و چاپخانهدار ایرانی تولید میکند یا فعال این صنعت پس از تولید بهسراغ بازاریابی میرود؟
هر دو حالت ممکن است. صادرات محصولات چاپی در دو بخش حائز اهمیت است؛ یکی سفارشهای چاپی از خارج کشور که برای استان ما بیشتر از طرف ترکمنستان، افغانستان، قرقیزستان و عراق بهدست چاپخانهداران میرسد و دیگری تولیداتی که ازسوی فعالان صنعت چاپ در استان تولید میشود و طرف خارجی، محصول را همینجا بهريال خریداری میکند و هر طور خودش میداند به کشورش میبرد. دلیل ارائه پیشنهادهای خارجی نیز آن است که ارزش پول ما کمتر از این کشورهاست و در نتیجه، تولید ایرانی و واردات، در مجموع بازهم ارزانتر از تولید در آن کشور تمام میشود. اینجاست که چاپخانهدار بهاعتبار کارت صادراتی خود محصولی را تولید میکند، آن را از مرز عبور میدهد و در کشور مقصد بهدست مصرفکننده میرساند و این محصول در آمار صادرات موفق استان بهحساب میآید.
با این حال، این را هم به شما بگویم که شاید بیش از دوبرابر محصولاتی که به این صورت تولید و صادر میشوند، در حالت دوم بهدست مصرفکننده خارجی میرسند، اما متأسفانه این بخش در آمار صادرات بهحساب نمیآید و این در حالی است که عمده همکاران ما نیز بهعلت تعرفههای گمرکی و تبدیل ارز، ترجیح میدهند رنج گذر محصولشان از مرز را بهجان نخرند و جنس را بهريال بهمشتری خارجی بدهند تا خودش جور عبوردادن خرید از مرز را بکشد.
چه موانع و مشکلاتی بر سر راه تقویت صادرات محصولات چاپی وجود دارد؟
هر جامعه بر اساس قابلیتها و ظرفیتهایی که دارد، نهفقط در بخش صادرات بلکه در همه زمینههای اقتصادی میتواند حرف برای گفتن داشته باشد. بر همین اساس است که میگوییم در صنعت چاپ فضا برای پیشرفت خیلی فراهم است، زیرا قابلیتهای فنی و صنعتی در میان فعالان این حوزه زیاد است و همکاران ما با سابقهای که دارند، آموزشهایی که دیدهاند و ماشینآلاتی که در اختیار دارند، میتوانند بستهبندی مقبولی برای همه اقلام صنعتی و محصولات تولیدی ارائه دهند. البته نمیخواهم بگویم همه چیز عالی است، اما بهدلیل وجود همین شرایط است که تأکید ویژه بر ضرورت نوسازی ادوات چاپخانهها داریم تا کیفیت امروز بهتر و بهتر شود.
علاوه بر این، موضوع نوسانات ارزی نیز مزید بر علت شده و بهعلت آنکه عمده قراردادها یک یا سه یا ششماهه است، تعهدات مالی نیز بر اساس همین چشماندازها تعریف میشود، اما وقتی نوسان ارز صورت میگیرد، باید همه مفاد قرارداد دوباره مورد بازنگری قرار بگیرد و چون طرفهای خارجی این مسئله را از ما قبول نمیکنند، فشار نوسان ارزی هرچه باشد بر تولیدکننده ایرانی تحمیل میشود؛ بهعبارت دیگر، چاپخانهدار ما مجبور میشود از سود خود بکاهد و حتی قرارداد را زیانده بهسرانجام برساند تا حداقل اعتبار او در بازار جهانی محفوظ بماند.
در وصول وجه صادرات از بانکها نیز مشکلات زیادی وجود دارد؛ بهاین معنا که صادرکننده ناچار است ارزی را که خریدار از کشور مقصد به او پرداخت میکند، به سیستم بانکی منتقل کند و با توجه به نرخی که بانک از طرف بانک مرکزی اعمال میکند، درآمد صادراتی خود را بهريال دریافت کند. در این شرایط، با توجه به تفاوت نرخ ارز مبادلهای و ارز آزاد بازار، تولیدکنندگان مجبور میشوند مواد اولیه خود را به نرخ ارز آزاد تهیه کنند، اما درآمد خود را با بیستدرصد ارزش کمتر دریافت کنند. این دومین مبدأ تحمیل زیان و خسارت
به چاپخانهدار است.
به ما بگویید که چاپخانهداران چه انتظاری از دولت برای رونقبخشیدن به صادرات محصولات چاپی دارند؟
اول اینکه بساط نوسانات ارزی برچیده شود و دوم اینکه آزادی عمل صادرکننده از سوی دولت بهرسمیت شناخته شود. من معتقدم وظیفه دولت این است که تمهیدات ویژه برای حفظ ارزش پول ملی و نرخ ارز اتخاذ کند. صندوقهای بیمه و ضمانت ارزی در این حوزه میتواند خیلی کارگشا باشد تا تولیدکننده به پشتوانه ضمانت دولت، از نقشآفرینی در بازار صادراتی واهمه نداشته باشد.
افزون بر این، خدمت دیگر دولت به بازار صادرات میتواند این باشد که شرایط بازار را ثبات ببخشد و قواعد دستوپاگیر و الزامات غیرضروری را نادیده بگیرد تا صادرکننده آزاد باشد به هر طریقی که میخواهد و میتواند، گردش مالی خود را انجام دهد. این همان موضوعی است که باعث میشود تا بهعلت کمبودن ارزش پول ملی در این کشور، رشد فزایندهای به صادرات را در همه حوزهها و بهویژه صنعت مهم چاپ و بستهبندی شاهد باشیم.
سؤال آخر را با محوریت مفهوم صادرات خدمات فنیمهندسی چاپ میپرسم. مقصود از خدمات فنی چیست؟ چه خدماتی به مشتریان خارجی عرضه میشود؟
بهیاد دارم چند وقت پیش سندیکای صنعت چاپ افغانستان درخواست کرده بود مهندسان مکانیک و برق در رسته چاپ به این کشور بیایند و مشکلات فنی آنها را برطرف کنند. این معنای اصلی همین صادرات خدمات فنیمهندسی است. در تهران و مشهد، متخصصانی حضور دارند که دورههای تخصصی ویژهای درباره صنعت چاپ و ماشینآلات فنی آن دیدهاند و هم در بخش مکانیک و هم در بخش برق میتوانند توانمندی خود را به چاپخانهداران غیرایرانی ارائه دهند. اینها مستشاران فنیمهندسی صنعت چاپ محسوب میشوند و خدماتشان بسیار ارزشمند است. شرایط نیز برای این تبادلات تسهیل شده است اما هنوز این نیاز وجود دارد که همکار متخصص ما بهعنوان یک شرکت ارائه خدمات فنی اعلام موجودیت کند و پا به این بازارهای بینالمللی بگذارد.
چنین پشتوانههای حقوقی تاکنون شکل نگرفته است که اتحادیه بتواند در این عرصه ایفای نقش کند و مهندسان ایرانی دستکم در کشورهای همسایه بتوانند قابلیتهای خود را عرضه کنند، ارزآوری داشته باشند و شناخت طرفهای غیرایرانی را از توانمندیهای ما ارتقا دهند.